حقیقت یابی

ساخت وبلاگ


این مطالب توسط فردی دارای تحقیقات وسیع در رفتارشناسی نگاشته می گردد:

با تحقیق و پژوهش دریافتم عده ای از گذشته تاکنون برای اینکه به امیال دنیایی برسند اقدامات عجیبی بر اساس طلسم انجام می دهند،اساس این کار جلب رضایت شیطان است اما چگونه؟مطابق تفاسیر قرآن شیطان تنها می تواند دنیا و هوس های آن را زیبا جلوه دهد و نمی تواند راه رسیدن به معادن و ذخایر و نعمت های دنیا را نشان دهد،با حوصله و تحقیق می توان به جواب هر سوالی رسید و کافی است ظرفیت خود را بالا ببریم:تمامی نعمت های دنیا توسط واسطه هایی به انسان داده می شود.ممکن است بر اثر نزول باران در یک مزرعه محصول آن زیاد شود،افرادی هستند که با زحمت مالی را از راه حلال بدست می آورند و از این قبیل که راه طبیعی و درست می باشد،اما همواره هستند و بوده اند کسانی که با قصد اینکه یک شبه راه سعادت و خوشبختی را بروند از راه ماوراء طبیعی وارد شده اند،پس ما برای تحقیق بهتر سه راه و روش را در زندگی بشر بررسی می کنیم:

1- راه درست و طبیعی:این راه بر اساس عقل و منطق حصول می شود و با عقل و فطرت انسان و قوانین جهان هستی و الهی مطابقت دارد.کسب روزی از راه حلال،یافتن گنج،غنائمی که در دفاع از حق بدست می آید و...مطابق احکام جاری بر آن.

2- راه نادرست و غیر طبیعی:این راه با عقل،منطق و قوانین جهان هستی و الهی مطابقت ندارد و موجب آلودگی در نظام طبیعت و صدمه بر جامعه و خود فرد می شود و باید گفت افرادی که در این زمینه وارد شوند مسئولیت صدمات وارده را دارند و مطابق قوانین جهان هستی بر اساس عدالت عاملی که خسارت وارد کند بهای آن را می پردازد که بر ساس عقل و منطق می باشد و اینگونه نیست که یک نفر در نظام خلقت خسارت ولو اندک وارد کند و دیگری خسارت را جبران کند،پس همینجا مشخص می گردد مفهوم ضمانت و شفاعت که خیلی هم مطرح می شود مسئله ای جدا از این هاست و لطمه ای به قوانین هستی وارد نمی کند تا جایی که تکمیل کننده این قوانین است.

3- راه ماوراء طبیعی:این راه از دو حیث مورد بررسی قرار می گیرد:الف - راه ماوراء طبیعه که مطابق قوانین هستی و الهی می باشد و تکمیل کننده این قوانین است.ب - راه ماوراء طبیعه که با قوانین عالم و قوانین الهی مغایرت دارد و در نظم جهان خدشه وارد می سازد.

برای مثال کسب روزی حلال راه طبیعی و درست،دزدی و سرقت دارایی دیگران راه غلط و غیر طبیعی،علوم غریبه غیر شرعی راه ماوراء طبیعه خسارت آور و شهادت طلبی و شهامت در راه حق راه ماوراء طبیعه درست و مورد قبول می باشد.

برای بررسی بیشتر توضیحاتی دقیق و منطقی ارائه می گردد:

نظام آفرینش بر اساس پاداش و تنبیه بنا شده و در برابر اعمال درست به انسان پاداش داده می شود و در برابر اعمال نادرست انسان تنبیه می گردد چه در مفهوم طبیعه و چه در مفهوم ماوراء طبیعه.اما در عصر حاضر مشهود است در این نظام پاداش و تنبیه به ظاهر خلل وارد شده و چه بسیار ظالمان و مستکبرینی که تا پایان عمر با ظلم بر داراریی و قدرت خودشان می افزایند و انسان های بسیاری را به استضعاف می کشانند مصداق علنی این را سال هاست در رابطه با امریکا،غرب و اسرائیل می بینیم و چه بسیار مردم و کودکان بیگناهی که ظالمانه در پی مقاصد شوم اینان مورد ظلم و استضعاف قرار می گیرند در حالی که یک کودک مظلوم و بیگناه بایستی از پاداش الهی برخوردار شود و انسان های ظالم با تنبیه مواجه شوند.هرچه که باشد نوعی حیله و مکر به کار رفته که در این رابطه نظم برهم خورده که باید بدان پرداخته شود،در تحقیقات مشخص می گردد که دلایل محکمی برای این موضوع وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:1- رضایت برخی بر تضعیف و حق کشی.2- همراهی برخی از داخل و هموار ساختن مسیر ظلم و تعدی.3- نبود ساختار متحد و مشخص در مظلومین و صاحبان حق و....بنابراین بررسی تمام این ها و سنجش عوامل آن و رسیدن به راه با وجود مکر و حیله تمام نشدنی دشمن کاری هرچند لازم ولی طاقت فرساست،سوال اساسی در ذهنم این است بشر چطور می تواند در این زمانه مکر و حیله که جای خیلی از مسائل به ناحق عوض شده مفهوم حق را بیابد و به آن تکیه کند؟چه منطقی سبب شده چنین مسائلی پیش آید و محاسبات بایستی چگونه باشد؟

ابتدا بیطرفانه به سوال دوم می پردازیم و دقیق تر می شویم:چرا با وجود اینکه همه افراد بشر از منابع جهان،موقعیت ها و.....بر اساس معیار شایستگی سهم دارند عده ای که شایستگی ندارند سهم بیشتری را تصاحب کرده اند و افراد بیشماری با محدودیت مواجه هستند؟چرا این مسیر غلط در بشریت به یک فرهنگ غلط تبدیل شده و همه جا شایستگی با قدرت محک زده می شود؟چرا جایی هم که به این فرهنگ پایبند نیست به علت هجمه ای که بواسطه این عناصر ایجاد شده تحت تاثیر قرار گرفته و تنها توان ارائه ظواهر فرهنگ درست را دارد؟

انسان با توجه به اختیاری که دارد می تواند راه درست و یا غلط را برود،اگر مسیر درست را انتخاب کند به سعادت و چنانچه مسیر غلط را انتخاب کند راه طغیان را در پیش می گیرد،روح هر انسان دارای ظرفیت مشخصی است و انسان های بزرگ ظرفیت روحی بالایی دارند،اگر انسان اندیشه کند و راه درست را انتخاب نماید با توجه به نیت و اقدام در این رابطه بر ظرفیت روحی اش افزوده می گردد و چنانچه راه طغیان را در پیش بگیرد به حقوق الهی و دیگران تعرض می کند و امکانات را نا عادلانه تصاحب می کند.این پدیده تا جایی ادامه می یابد و پس از اینکه مظلوم به حق خودش آگاه شد و در جهت حقجویی بر آمد و ظالم از طغیان دست برنداشت نظام پاداش و تنبیه کار خودش را می کند و بواسطه عواملی ظالم تنبیه می گردد و حق مظلوم بازستانده می شود،اما ظالم مکر و حیله را چاشنی کار خود می کند تا از این تنبیه در امان بماند یا تنبیه به تاخیر بیفتد،برای فهم بهتر فرض می شود مظلوم راضی به ظلم شود!در این صورت توده ظلم وسیع تر می شود و تا زمانی که مظلوم راضی به ظلم شده با ظالم در یک راستا قرار می گیرد و سوال اینجاست پس حق مورد تعرض قرار گرفته چه می شود؟آیا اگر به شخصی ظلم شود و او راضی شود حق از بین می رود؟بستگی به آگاهی شخص دارد اگر شخص آگاه بر حقش باشد و راضی به ظلم شود خودش هم ظالم به حقی است که مورد هجمه قرار گرفته است.اگر شخص فریب داده شود وضعیت فرق می کند و اگر فرد سکوت کند که به معنای رضایت نیست باز هم وضعیت فرق می کند و بهترین حالت این است که در مقابل مکر فرد مکر کند و راضی به نا حق نشود تا همواره در مسیر درست و حق باقی بماند هرچند از هجمه ظالم در امان نخواهد بود!

اما سوال اساسی همان سوال اول است یعنی:بشر چطور می تواند در این زمان مکر و حیله که جای خیلی از مسائل به ناحق عوض شده مفهوم حق را بیابد و به آن تکیه کند؟:

جواب این سوال قدری پیچیده است و در وقت مناسب بدان پرداخته می شود.لذا در فرصت مناسب مطالب ویرایش و پاسخ این سوال تشریح می گردد.ضمناً متعهد هستم در صورتی که لطف حضرت حق شامل گشت و توان داشتم مفاهیم علوم درست و نادرست ماوراء طبیعه را که زندگی امروز بشر را تحت تاثیر قرار داده تشریح نمایم.

حقیقت یابی...
ما را در سایت حقیقت یابی دنبال می کنید

برچسب : حقیقت یابی,مصاحبه حقیقت یابی, نویسنده : 8pajuheshkadee بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 3:14