گفتمان

آقای احمدی نژاد مدتی پیش به صراحت اعلام کرد قصد شرکت در انتخابات را ندارد و اخیراً ثبت نام نمود از چگونگی این مسئله از سایت های خبری معتبر مطلع شدم،به هر حال در رابطه با این شخصیت سیاسی این مطالب مشهود است:

ایشان در دوره اول ریاست جمهوری اش یک دولت با پشتکار و عزم جدی را مدیریت نمود که پشتوانه همه پیشرفت ها و تلاش ها مردم مظلوم ایران اسلامی بودند.

در دوره دوم چالش هایی وجود داشت که قدری تامل و متانت برای رفع چالش لازم بود و مسئله مهم این بود که این چالش که به فتنه منجر شد از پیش برنامه ریزی شده بود و نخبگان جامعه و دانشگاهیان این را مشاهده می کردند و همان زمان هم رهبر معظم انقلاب بر اساس مشاهدات عینی تذکرات لازم را دادند.

مسئله فته تجمع تفکرات ضدیت با نظام و مردم بود که در برنامه ای از پیش تعیین شده دشمنان داندان تیز کرده این مرز و بوم قرار گرفت و خسارات فراوانی به بار آورد،دشمن برای اینکه کودتا شکل بگیرد و بعد همه را به سلطه بکشاند از تکنیک ایجاد قطبیت در مجموعه نظام استفاده کرد یک طرف دولتی موجه بود که رای مردم را داشت و مردم حسب اعتماد رای داده بودند و در طرف دیگر نمایندگانی معترض بودند که رای برخی مردم را بواسطه سوابق قبلی اخذ کردند تا این که این قطبیت به فتنه منجر شد،طرف فتنه با کارنامه ای از سوابق در نظام حق مردم و دین را به چالش کشاند اما احمدی نژاد و دولتش چگونه رفتار می کرد؟

در سوابق این دولت در رابطه با مسئله هسته ای باید بگویم آن زمان تحریک دشمن در حالی که دانشمندان و حمایت مردم مسلمان اعتبار و کبر آن را شکسته بودند مناسب نبود،مسئله هسته ای به یک مفهوم و گفتمان می رسید که تمام ادعای تکبر گونه دشمن را به زیر می کشاند.

در رابطه با مسئله فتنه استقامت در برابر کسانی که از اشتباه یا به عمد مشکلاتی که به ناحق  در مردم وجود دارد و دستاورد دشمنی هاست را اسلحه ای برای اعتراض به کار می برد و آن طرف پازل دشمن را تکمیل می کرد خوب بود اما چالش هایی که از مناظره ها معلوم شد مناسبتی نداشت،بعد از رقابت انتخاباتی باید دولت به فهم افزایی کمک می کرد و گفتمانی برای جذب معترضینی که نا دانسته یا حتی کج فهمی به سمت فتنه کشیده شدند شکل می گرفت به هر حال می دانیم دولت هم مسئولیت سنگین اجرایی داشت ولی مردم انتظار دیگری هم داشتند،چقدر زمان سخت گذشت تا اینکه مردم قصد دشمن را فهمیدند و چقدر سخت بود که در تعامل هسته ای این مسئله مشخص شد،به هر حال هم از اصولگرایان و هم اصلاح طلبان و سایر احزاب افرادی دلسوز و معتقد به نظام هستند و خطری که اصلاح طلبان را تهدید می کرد گرایشی بود که بعضی به غرب داشتند و دشمن از همین سوء استفاده کرد،دشمن از فرصت استفاده کرد و فرصت گفتمان را از ما گر فت، با حوصله در یک گفتمان سیاسی-حماسی خیلی از اصلاح طلبان به ماهیت غرب پی می بردند و عده کمی می ماند که با جذب و تشکیل یک ساختار مناسب در جبهه خود فعالیت قانونی می کردند،اگر دولت آن زمان می ایستاد و به سمت حل مشکل از طریق گفتمان قانونی و نه تریبون می رفت نخبگان در گفتمانی امن ریشه فتنه را می خشکاندند اما فتنه ضمن اینکه معدوم ماند خسارت گذاشت و این ابهام برای برخی ماند که چطور با آن همه سوابق این مسئله رخ داد و کار را برای فهماندن مکر دشمن سخت کرد که ناخواسته به سمت تعامل و سازش برویم یعنی تعامل و سازش در بین نیروها را نادانسته به سمت دیگر بردیم.حال سوال این است که آیا احمدی نژاد برای جبران گذشته آمده که اگر احمدی نژاد به سمت آن سکوت و گرایش به افرادی که او را به دام بکشانند نمی رفت و به چهره های شاخص اصولگرایی حتی با اختلاف سلیقه می پیوست به مرور جبران می شد و برای جبران دیر نیست،پافشاری بر همان روش هرچند در مفاهیم شخصی احمدی نژاد بگنجد اما وقتی می بیند گذشته را مرور می کنند بیم سوء رفتار هست و سوء استفاده،احمدی نژاد باید مراقب باشد ما حتی در رابطه با مسئله جریان انحرافی قصد دشمن را دیدیم و می گوییم این انحراف هم با گفتمان حل می شد و به جای مسائلی نظیر اختلاس خدمات را بر جای می گذاشت،یلادمان باشد احمدی نژاد یکی از افراد جامعه هست که خدمات آن جای تقدیر و بعضی اشتباهات آن قابل توجیه نیست بلکه اشتباهات با تکیه بر دین و توجه به حق مردم قابل جبران است که سبب می شود افراد دیگر هم به این گفتمان برسند ما این انتظار را از یک فردی که خدمتگرار بود داریم و لازم باشد هزاران بار جان ناقابل خود را برای اثبات حقانیت رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای پیشکش می کنیم و به آقای احمدی نژاد که زحمات فراوان برای کمک به مردم کشیده این مطلب را هم می گوییم:چه کسانی شما را نماینده استقامت مردم مظلوم ایران دانستند و به شما ارزش قائل شدند،سید حسن نصرالله آن طرف مرزها مظلومانه به برکت شهید مصطفی چمران و خیلی شهیدان مظلوم دیگر ایستادگی می کند و از رهبر مظلومین جهان حضرت آیت الله خامنه ای کمک می گیرد به خاطر او هم شده قدری تامل کن و به بهای رفاقت گرفتار نشو که هیچ سودی ندارد.شاید رفیقان،حتی برخی کسان دیگر هم راه حق را در پیش گیرند اگرهم نگرفتند هرکه را در آن جهان با اعمال خودش می سنجند.

دوستان عزیز انقلاب که برایم از جانم عزیزترند(کسانی که حق انقلاب را می فهمند) توجه کنند یک نفر که پشتوانه رای مردم را دارد به خاطر رای مردم و خدمت به دین و انقلاب پدیده هست و بهتر این است که بگوییم انقلاب اسلامی ایران پدیده است و همچنین برای تاثیر شهیدان نمی شود زمان تعیین کرد و شهدا همیشه زنده و حاضر هستند و قول معروف شهید مظلوم سید مرتضی آوینی است که:پندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم اما حقیقت این است که شهدا مانده اند و زمان ما را با خود برده است.و این کمترین بین دنیا و برزخ این را فهمیدم.

همه شهدا با همند و هیچ کدام رنگ جداگانه ندارد،ممکن است مرتبه شهدا با هم فرق کند ولی همه تحت توجه حضرت سیدالشهدا(ع) هستند و به مقام خودشان راضی اند و به مقام مقربین نظر دارند و حضرت سید الشهدا(ع)به خاطر شهدای صدر اسلام تا همین عزیزان انقلاب اسلامی ایران را که دستاورد خون به حق شهیدان در پیروی از مکتب حضرت سید الشهدا(ع) است زنده نگه می دارد تا به حضرت ولی عصر(عج) ارواحنا فداه وصل گردد و امام(ره) وظیفه ای را به ما گوشزد کردند که نگذارید مملکت دست نا اهلان بیفتد و ایشان نگفتند که می افتد و امروز می بینیم دلسوز دین و مردم چه مفهومی را یاد آور شده دل شهیدانمان به حال مظلومین و شدت مکر دشمنان و مظلومیت رهبرمان می سوزد.نمی دانم به خاطر گرفتاری هایم در آن دیار به شهدا چه بگویم.ای کاش شهدا مرا در این مشکلات کمک کنند،دشمن از کناره می زند.بر خانواده شهدا و انقلابیون فشار آمده تا مسیر تغییر کند مسیر که تغییر نکرد و دشمن به مکرش و ذلتش معترف شد و می شود و ما هر دولتی را که قانونی باشد قبول می کنیم و حق انتخاب،انتقاد و....را داریم.ما به فکر جوانان سایر کشورها هم هستیم چراکه استکبار فرصت گفتمان حق را گرفته و جوانان سایر کشورها هم در معرض همین توطئه قرار دارند.

شهیدی با این مضمون وصیت کرد:در جلسات قرآن و دعا شرکت کنید و امام(ره) حامی مستضعفین جهان را حمایت کنید.

امروز حمایت از مظلومیت مقام معظم رهبری،حمایت از امام(ره) و همان شهیدان است.

هیچکدام از شهیدان راهش را تغییر نمی دهد و دشمن زمانی این وهم را در برخی افکنده بود،آن زمان که قصد شهید سازی داشت.

در سوابق قصد داشتم عده ای را جذب کنم که متاسفانه به علت عدم اطلاع رسانی و همچنین مشکلاتی که خودم داشتم گرفتار سوء رفتار شدم،سوء رفتار هم این بود که وارد تله شدم اما نمی دانستم و پنداشتم نیروهای ارزشی می دانند،هرچند اگر هم می دانستند تله گرفته بود.تا اینکه قصد اطلاع رسانی داشتم که متاسفانه در سانحه ای به کما رفتم و به خاطر همین عدم اطلاع رسانی آسیب هایی دیدم و به حضرت سیدالشهدا(ع) تکیه کردم و به خاطر ضعف ها و شاید ابهامات، شخصیتی دیگر دارم شخصیتی که مرتباً مرا به انزوا می کشاند اما سلامت ذهن خودم را می دانم و هیچگاه در پی مقصر هم نیستم،چراکه خیلی از مسائل در جامعه بود که اینگونه بروز کرد و این هراس در من وجود داشت،اما هرچه بود دیگر تمام شد و می دانم این شخصیت در من نمی ماند و وقتی می رسد که نیروهای ارزشی قصور مرا عفو کنند و با شناخت شخصیتم،مرا بپذیرند.

رسول اشرفیان خاک پای شهیدان

 و من الله توفیق